براساس یافتههای علومشناختی، ذهن انسان مفاهیم انتزاعی را با استفاده از تجربیات حسی و ملموس سازماندهی میکند. استعارههای مفهومی که در زبانشناسی شناختی ابزارهای اساسی در تفکر هستند، در شکلدهی به فهم انسان از جهان نقش کلیدی دارند. قرآنکریم نیز برای انتقال مفاهیمی مانند ایمان و کفر از این استعارهها بهره برده است. این پژوهش با رویکردی تطبیقی، استعارههای مفهومی ایمان و کفر را در قرآن و نهجالبلاغه بررسی کرده و حوزههای مبدأیی نظیر نور و تاریکی، پاکی و آلودگی، گیاهان، بینایی و طرحوارههای شیء و نیرو را تحلیل میکند. هدف این مطالعه، تبیین شکلگیری این استعارهها و بررسی شباهتها و تفاوتهای آنها در دو متن دینی است. نهجالبلاغه و قرآنکریم از حوزههای مفهومی مشابهی برای مفهومسازی ایمان و کفر بهره گرفتهاند. با وجود اشتراکات فراوان، تفاوتهایی در نحوه بهکارگیری استعارهها در این دو متن دیده میشود؛ قرآن با زبانی وحیانی و همهفهم، مفاهیم را به مخاطبان گستردهتری منتقل میکند، در حالی که نهجالبلاغه با بیانی انسانی و استدلالی، به تشریح ابعاد اجتماعی، اخلاقی و فلسفی این مفاهیم میپردازد. این پژوهش نشان میدهد که استعارههای مفهومی نهتنها ابزار انتقال مفاهیم دینی هستند، بلکه پیوند عمیقی میان زبان، فرهنگ و جهانبینی در فهم و پذیرش پیامهای الهی ایجاد میکنند.
Rezazadeh Y. A Comparative Study of Conceptual Metaphors of Faith and Disbelief in the Qur'an and Nahj al-Balaghah. 3 2025; 18 (35) :199-224 URL: http://pnmag.ir/article-1-2071-fa.html
رضازاده یونس. مطالعه تطبیقی استعارههای مفهومی ایمان و کفر در قرآن و نهجالبلاغه. پژوهشنامه قرآن و حدیث. 1403; 18 (35) :199-224