تفسیر علمی قرآن بهعنوان یکی از رویکردهای معاصر در مطالعات قرآنی، همواره محل مناقشه بوده است. این رویکرد بر آن است که قرآن در کنار رسالت هدایتگری، اشاراتی به نظم علمی و پدیدههای طبیعی دارد که میتوان آنها را با بهرهگیری از علوم تجربی و انسانی بازخوانی کرد. با این حال، اختلاف دیدگاه میان رهیافت حداکثری و حداقلی در تفسیر علمی نشان میدهد که مبانی معرفتی و روششناختی این حوزه نیازمند بازاندیشی است؛ زیرا از یکسو رهیافت حداکثری قرآن را جامع معارف علمی و دینی میداند و از سوی دیگر رهیافت حداقلی آن را محدود به هدایت و نشانهشناسی آفاقی و انفسی میفهمد. هدف پژوهش حاضر تحلیل این دو دیدگاه، نقد آسیبهای معرفتی و روشی تفسیر علمی و ارائه الگویی متوازن بر پایه رهیافت میانرشتهای است. روش تحقیق به شیوه تحلیلی ـ انتقادی و بر مبنای مطالعه کتابخانهای سامان یافته و در تعامل میان دانشهای تفسیری و معرفتشناسی دینی پیش رفته است. یافتهها نشان میدهد که تفسیر علمی در صورت اتکاء به مبانی میانرشتهای و پرهیز از تحمیل نظریههای علمی ناپایدار، میتواند به تعمیق فهم وحیانی و بازتعریف نسبت دین و علم یاری رساند. نتیجه پژوهش تأکید بر ضرورت بازاندیشی در مبانی این رویکرد است تا زمینه ارائه تفسیری روشمند و پایدارتر از قرآن در مواجهه با تحولات معرفتی معاصر فراهم آید؛ تفسیری که بر جامعیت هدایتگرانه قرآن، اعتبار مشروط دانش تجربی و تقدم مرجعیت وحی بر نظریات علمی استوار بوده و در سه سطح هستیشناختی، معرفتشناختی و روششناختی سامان یابد.
Khoshzaban F, Maaref M, Sarshar M. Rethinking the Theoretical Foundations of the Scientific Interpretation of the Qur’an through an Interdisciplinary Approach. 3 2025; 19 (37) :217-239 URL: http://pnmag.ir/article-1-2207-fa.html
خوش زبان فرحناز، معارف مجید، سرشار مژگان. بازاندیشی در مبانی تفسیر علمی قرآن با رویکرد میانرشتهای. پژوهشنامه قرآن و حدیث. 1404; 19 (37) :217-239