رابطه قدرت سیاسی (حکومت) با مقوله مشروعیت، همواره از مباحث بنیادین و چالش برانگیز در سنت دینی بوده است. یکی از گزارههای بحثبرانگیز در این زمینه، روایتی است که با تعبیر «السلطان ظل الله»، بهمثابه نوعی مشروعیتبخشی به حاکمان، در تراث دینی وارد شده است. مقاله حاضر نظر به خلاء پژوهشی موجود و با هدف تحلیل جامع و انتقادی خبر مزبور، کوشیده است در پژوهشی مسئلهمحور و با رجوع به منابع کتابخانهای، از حیث سندی، مفهومی و دلالی، به ارزیابی این خبر بپردازد. رهاورد پژوهش نشان میدهد از منظر سندی، نقلهای این حدیث در منابع شیعی، طبق موازین رجالی، قابل مناقشه بوده و فاقد اعتبار کافی میباشند؛ هرچند در منابع اهل سنت، سند این روایت (و روایاتی با مضامین مشابه) گاه تلقی به قبول شده است. از نظر دلالی و در چشماندازی فقهی، روایت مزبور در برداشتی مطلق، میتواند به توجیه سلطنتهای جائر بینجامد؛ حال آنکه جستار حاضر معتقد است تحدید مدلول روایت از رهگذر قاعده جمع عرفی «الجمع مهما امکن اولی من الطرح» و حمل روایات مطلق بر مقید، امری ضروری بوده و آموزههای شرعی و عقلی نیز چنین حملی را ایجاب میکنند. در نهایت، مقاله نتیجه میگیرد که صرفاً حاکم عادل مشمول وصف مزبور در روایت بوده و اطاعت از سلطان جائر، فاقد مشروعیت شرعی و عقلی میباشد.
Mohammadian A, Arjmandifard M. A Jurisprudential and Narrative Reflection on the Hadith Statement “Al-Sultan Zilullāh”. 3 2025; 18 (36) :263-288 URL: http://pnmag.ir/article-1-2159-fa.html
محمدیان علی، ارجمندی فرد منصوره. درنگی روایی ـ فقهی در گزاره حدیثی «السلطان ظل الله». پژوهشنامه قرآن و حدیث. 1404; 18 (36) :263-288